آموزش BPMN را شروع کنید. با استفاده از BPMN، کارتان را با مدلسازی (مدلینگ) فرآیند آغاز کنید
ابزار BPMN رایگان
Cawemo یک ابزار رایگان آنلاین برای طراحی، بحث و به اشتراکگذاری نمودارهای BPMN با اعضای تیمتان است.
چرا باید به BPMN اهمیت دهم؟
مدل و نشانهگذاری فرایند کسب و کار (BPMN) یک استاندارد جهانی برای مدلسازی فرآیند و یکی از مهمترین مولفههای موفقیت «همراستایی آیتی- تجارت» است.
سازمانها و شرکتهای بیشتر و بیشتری در حال استفاده از BPMN هستند و BPMN در دانشگاههای بیشتر و بیشتری بهعنوان یک واحد درسی تدریس میشود. اما چرا این موضوع تا این حد اهمیت دارد؟
استاندارد:
BPMN متعلق به یک شرکت خاص نیست، بلکه متعلق به یک موسسه OMG (کنسرسیومی از صدها شرکت کامپیوتری که استانداردهایی را بر مؤلفههای نرمافزاری مینویسند تا بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند) است که در حال حاضر از طریق سایر استانداردهای جهانی، به عنوان مثال UML تاسیس شده است. این استاندارد توسط محصولات نرمافزاری پشتیبانی میشوند؛ در این حالت شما وابستگی کمتری به محصولات فروشندگان خاص دارید.
سادگی
اصل و قاعده کلی BPMN بسیار ساده است و به همین دلیل، میتوانید کار با این مدل و نشانهگذاری را خیلی سریع آغاز کنید.
قدرت بیان
در صورت لزوم شما میتوانید به دقت، نحوه عملکرد یک فرآیند را با BPMN توصیف کنید. با این حال این کار دشوارتر از صرفا توصیف فرآیند است. این روش مدلسازی دقیق ولی در عین حال شدنی است، اما اجباری یا الزامی نیست.
اجرا و پیادهسازی در آیتی (فناوری اطلاعات)
BPMN در درجه اول به منظور حمایت از اجرای فنی فرآیندها (اتوماسیون فرآیند) توسعه داده شده است. هرچه فناوری اطلاعات در یک شرکت از اهمیت بیشتری برخوردار باشد، استفاده از BPMN بیشتر به این شرکت کمک خواهد کرد.
یک جریان ساده در BPMN
آموزش BPMN را با یک نمودار ساده فرآیند آغاز میکنیم:
برای توضیحات، نمادهای نارنجی رنگ را دنبال کنید
(متوجه میشوید گرسنهاید ـ مواد غذایی را پیدا میکنید – غذا را آماده میکنید – غذا حاضر میشود – غذا را میل میکنید – احساس گرسنگی برطرف میشود)
این نمودار یک فرآیند ساده از کسی را نشان میدهد که گرسنه است. نتیجه این است که شخص باید مواد غذایی بخرد و غذا را آماده کند. بعد از آن غذا را خواهد خورد و احساس گرسنگیاش برطرف میشود.
بهترین کار: نامگذاری کنوانسیونها (قراردادها)
هنگام نامگذاری وظایف، سعی میکنیم به اصول طراحی برنامهنویسی شیگرا با استفاده از الگوی فعل+مفعول، وفادار باشیم. مثلا به جای اینکه بگوییم «ابتدا باید مواد غذایی بخرید»، باید بگوییم «acquire groceries» (پیدا کردن مواد غذایی).
رویدادها به چیزی اشاره میکند که بدون در نظر گرفتن فرآیند اتفاق افتاده است (آن کار یا رویداد انجام شده است) یا در نتیجهی روند فرآیند (یا در حال انجام است) است. به همین دلیل ما از مفعول استفاده میکنیم و فعل را به شکل مجهول میآوریم؛ بنابراین مینویسیم «hunger noticed» (یعنی گرسنگی مورد توجه قرار گرفته است).
BPMN شما را ملزم به مدلسازی آغاز و پایان رویدادها برای یک فرآیند، نمیکند؛ شما میتوانید آنها را رها کنید، اما اگر یک رویداد شروع را مدلسازی کردید، باید یک رویداد پایانی برای هر مسیر را هم مدلسازی کنید. این امر در مورد رویدادهای پایانی نیز صدق میکند؛ چنین رویدادهایی نیازمند رویدادهای آغاز هستند. ما به ۲ دلیل همیشه مدلهای خود را با رویدادهای آغاز و پایان خلق میکنیم:
در ابتدا از این طریق میتوان نشانگر فرآیند را تعیین کرد و سپس میتوانید وضعیت نهایی هر انتهای مسیر را توصیف کنید. ما فقط گاهی اوقات این کار را با زیرفرآیندها (فرآیندهای فرعی) رها میکنیم. بعدا در این باره بیشتر توضیح میدهیم.
سوالات رایج و متداول:
آیا حتما باید نمودارهای BPMN را به صورت افقی ترسیم کنیم؟ اگر من ترجیح دهم که نمودار عمودی بکشم، تکلیف چیست؟
شما همیشه میتوانید به جای اینکه نمودار را از چپ به راست بکشید، نمودارهای خود را از بالا به پایین به تصویر بکشید. BPMN 2.0 استاندارد، شما را از این کار منع نمیکند. با این حال ما این را توصیه نمیکنیم: این بسیار غیرمتداول و نادر است و تجربه ثابت کرده است که وقتی نمودار به همان روش به عنوان متن نوشتاری توصیف میشود (از چپ به راست، حداقل در کشورهای غربی)، افراد بهتر میتوانند جریان و روند فرآیند را درک کنند.
مثالها و نمونهها
فرآیند ارسال کالا با کشتی
(مثالهای این آموزش BPMN بر اساس همکاریهایی است که ما با «BPMN 2.0 by example» انجام دادهایم.)
در این نمودار شما مراحل و گامهای آمادهسازی را که یک خردهفروش سختافزار، قبل از ارسال کالاهای سفارش دادهشده به مشتری باید انجام دهد، مشاهده میکنید:
مدیر تدارکات – بیمه اضافی مورد نیاز – درخواست برای بیمه اضافی | خردهفروش سختافزار |
کارمند – (دایره نارنجی) کالاهایی که باید ارسال شوند – (مستطیل نارنجی) تصمیمگیری در مورد اینکه کالا به صورت عادی ارسال شود یا به صورت ویژه – (لوزی نارنجی) نحوه تحویل – (فلش به سمت بالا) پست عادی – (مستطیل بالایی اولی) بررسی اینکه آیا بیمه اضافی مورد نیاز است – (پر کردن برچسب پست (ارسال))
(فلش که از لوزی بهصورت مستقیم خارج شده است) حمل ویژه – (مستطیل اولی) مظنه درخواست از حاملان – (مستطیل دوم) تعیین حامل (کشتیای که باید بار را ببرد) و آماده کردن تشریفات اداری و کاغذبازیهای مورد نیاز – بیمه شامل خدمات حمل و نقل میشود |
|
کارگر انبار گمرک – (مستطیل اولی) بستهبندی کالاها – (مستطیل دومی) انتقال بسته به محل بارگیری – (دایره) کالا برای بارگیری آماده و در دسترس است |
در این مثال، ما فقط یک دسته و سپس لاینهای مختلف برای افرادی که در این فرآیند درگیر هستند، استفاده کردیم که به صورت اتوماتیک به این معنا است که ارتباط بین این افراد را بیاعتبار میکند و روی این ارتباط خط بطلان میکشد: ما فقط فرض میکنیم که آنها به نوعی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند: اگر یک موتور و محرک فرآیندی داشته باشیم که این فرآیند را هدایت میکند، آن موتور وظایف کاربران را تعیین میکند و بنابراین مسئول ارتباط بین آن افراد است. اگر ما چنین موتور فرآیندی نداریم، ولی میخواهیم ارتباط بین افراد درگیر در فرآیند را به صورت شفاف مدلسازی کنیم، باید همانطور که در فصل بعدی توضیح خواهیم داد، از یک نمودار همکاری استفاده کنیم.
همکاری پیتزا
این مثال در مورد همکاری تجاری- تجاری (مدلی تجاری که در آن بر ارائه خدمات به سایر شرکتها بیشتر از مشتریهای انفرادی تاکید دارد و معمولا توسط شرکتهایی که از طریق اینترنت تجارت میکند، استفاده میشود) است. چون میخواهیم به طور دقیق و شفاف تعامل بین یک مشتری پیتزافروشی و فروشنده را مدلسازی کنیم؛ ما آنها را با عنوان «شرکتکننده» طبقهبندی کردهایم، بنابراین دستههای جدا برایشان در نظر گرفتهایم:
اشتها برای پیتزا – انتخاب پیتزا – سفارش پیتزا – ۶۰ گذشت دقیقه – خواستن پیگیری پیتزا – دریافت پیتزا – پرداخت هزینه پیتزا – خوردن پیتزا – رفع گرسنگی | مشتری پیتزا |
کارمند پیتزا – دریافت سفارش – (دایره سیاه) پیتزای من کجاست؟ – (مستطیل سیاه) آرام کردن مشتری | فروشنده |
پیتزاپز – پختن پیتزا | |
پیک رستوران – تحویل پیتزا – دریافت هزینه |
لطفا توجه داشته باشید که در این نوع از مدلسازی، هیچ پیشفرض معنایی وجود ندارد که به این معنا است که میتوانید نمودارهای همکاری را مدلسازی کنید تا تعامل بین شرکای تجاری را نشان دهد و همچنین میتوانید روی یک شرکت زوم کنید، تعامل بین دپارتمانهای (بخشهای) مختلف، تیمها یا حتی تک به تک کارگران و سیستمهای نرمافزاری در نمودارهای همکاری را مدلسازی کنید. این کاملا به هدف مدلسازی و بنابراین تصمیمی که مدلساز باید اتخاذ کند، بستگی دارد؛ که آیا یک نمودار همکاری با دستههای مختلف بیشتر به کارش میآید یا نموداری با یک دسته و لاینهای مختلف که در این فصل نشان دادیم.
بدون دیدگاه